بگو کی سوزونده درب وبااون آتیش مشعل
داره میگه روضه شیخ قمی ازروی مقتل
ناحله الجسم یعنی
نحیف و دلشکسته می ری
جوونی اما مادر پیری
به پهلو دستت می گیری
باکیه العین یعنی
نرگس مست تو می باره
چشای مادر ماتاره
دیگه علی شده بیچاره
بگو کی سوزونده درب وبااون آتیش مشعل
داره میگه روضه شیخ قمی ازروی مقتل
منهده الرکن یعنی
توون برات نمونده بانو
کی قلبتو سوزونده بانو
کی بالتو شکونده بانو
معصبه الراس یعنی
بستی سری روکه پردرده
رنگ رخت مادر زرده
توکوچه کی جسارت کرده